اما در صورتی که موضوع اقتصاد مقاومتی به معنی توانمندسازی بخشهای مختلف اقتصادی به ویژه بخشهای خصوصی و تعاونی با آگاهی از فرصتها و تهدیدهای محیط داخلی و بینالمللی و شناخت از پتانسیلهای مادی و انسانی داخلی کند، برای فعالیت در عرصه اقتصادی و ایفای نقش فعال در اقتصاد تعبیر و تفسیر شود و حمایتهای مسئولان و سیاستگذاران سیاسی و اقتصادی را در تدوین مقررات و اتخاذ راهبردهای موثر در تحقق این ایده به واقع ارزشمند و سازنده را در پی داشته باشد، بی شک اثرات قابل توجهی در پیشبرد اهداف کشور و رسیدن به تعالی و سعادت، رفاه، اصلاح و بهبود ساختارهای اجرایی میتواند داشته باشد.
با این رویکرد یکی از موثرترین راهکارهای تحقق و اجرای اقتصاد مقاومتی توجه به نقش بیبدیل و بازارهای مالی بخصوص بازارسرمایه با تاکید بر کارکردهای آن در ایجاد شفافیت مالی، کارایی بازارهای مالی، تغییر مالکیت از طریق واگذاری سهام شرکتهای دولتی به بخش خصوصی واقعی با طی فرآیند شفاف مالی و اجرایی در این هنگامه رکود اقتصادی و انجماد داراییهاست. همچنین توجه به تأمینمالی از طریق بازارسرمایه به عبارت حرکت از بانک محوری به بازارمحوری در تأمینمالی بنگاههای اقتصادی و تخصیص بهینه منابع که از ظرفیتهای مناسب بازارهای مالی است، میتواند به تحرک لازم در اقتصاد و خروج از هرگونه بحران و رکود در اقتصاد کمک کرده و در نتیجه رونق و بهرهوری و سودآوری هرچه بیشتر صنایع از طریق بکارگیری سرمایههای انسانی و جذب منابع مالی در ایجاد و توسعه کسبوکار را فراهم آورد.
پس میتوان نتیجه گرفت که پرداختن به موضوع اقتصاد مقاومتی بدون توجه به پتانسیلهای انسانی و مادی و بدون تلاش در جهت توانمندسازی مردم و بخشهای مختلف اقتصادی و شناخت و آگاهی از ظرفیتهای صنایع و گشودن راههای ارتباطی با محیط بینالملل در جهت توسعه کسبوکار مفهوم عملیاتی، نخواهد گرفت و لازمه آن بکارگیری دستاوردهای اقتصاد مقاومتی در یک بستر مالی شفاف و کارآمد با ایجاد اعتماد عمومی ضرورتا در خور توجه به بازارهای مالی و توسعه و تداوم فعالیت درآنهاست.
نظر شما